واكنشي به حكم انفصال خدمت رئيس دانشگاه يزد "گر سنگ از اين حديث بنالد عجب مدار!
آيت الله هاشمي شاهرودي در روزهاي نخست تصدي مسئوليت قوه قضاييه اين قوه را "ويرانه" اي خواند که بايد بازسازي شود؛ اما در مدت زمامداري ايشان برخي عملکردها ، موضعگيري ها و احکام صادره از سوي اين نهاد چنان غيرمتعارف بوده است که بسياري ازکارشناسان و دلسوزان معتقدند نه تنها اصلاح چشمگير و قابل دفاعي در اين "ويرانه" به چشم نمي خورد؛ بلکه با کمال تاسف در مواردي با شتاب بيش تري در مسير ناصواب به پيش مي رود. بررسي عملکرد اين نهاد دررابطه با مفسدان دانه درشت اقتصادي به رغم تاکيدات فراوان مقام معظم رهبري، پرونده هاي کلان زمين خواري، متهمان به جاسوسي به ويژه آقاي موسويان، و ...به خوبي بر اين ادعا مهر تاييد مي زند که متاسفانه عملکرد قوه قضاييه دست کم در موارد قابل توجهي درشان نظام جمهوري اسلامي ايران نيست.
در آخرين مورد از احکام غيرقابل دفاع اين نهاد عالي قضايي پس از پرونده آقاي موسويان و نيز زمين خواري گسترده سيرجان، مي توان به حکم تاسف آور دادگاه در محکوميت رئيس بسيجي دانشگاه يزد اشاره کرد. ماجرا از اين قرار است که در سال 73 بسيجيان شهرستان تفت يکي از استادان دانشگاه يزد را به اتهام مسائل غيراخلاقي بازداشت مي کنند و وي پس از محاکمه با حکم رئيس وقت دادگستري اين شهرستان به 50 ضربه شلاق محکوم مي شود! در ادامه هم هيات انتظامي دانشگاه يزد با صدور حکمي قاطع راي به اخراج اين استاد خلافکار از دانشگاه مي دهد. اما جالب اينجااست که ديوان عدالت اداري به جاي دفاع از متدينان و هيات انتظامي دانشگاه به دفاع از استاد فاسد برمي خيزد و به بازگشت اين فرد به دانشگاه راي مي دهد! متعاقب صدور اين حكم، اساتيد و دانشجويان غيرتمند دانشگاه يزد به اعتراضي گسترده دست مي زنند و تحصني باشکوه را در مسجد اين دانشگاه شكل مي دهند. به دنبال موج اعتراضات دانشجويي ، دکتر ميبدي- رييس بسيجي دانشگاه يزد – نيز مانع بازگشت استاد متخلف به دانشگاه مي شود و اين تصميم عقلاني، از سوي وزيرمحترم علوم هم مورد تأييد قرار مي گيرد.
شرم آور اين جا است که در پي شکايت استاد اخراجي ، دادگاه جزايي استان راي به محکوميت رييس دانشگاه يزد مي دهد و در اوج بهت و ناباوري مردم و خانواده هاي شهدا، اين مرد خدوم و انقلابي را به انفصال از خدمات دولتي- به مدت يکسال – مي کند!!
البته صدور اينگونه احکام تاسف آور از نهادي که عده فراواني از مديرانش به روشنفکرنمايي مبتلا شده اند چندان عجيب نيست و لا جرم گستاخي روزافزون هتاکان و دست اندازان به ناموس و شرف جامعه نيز نبايد شگفت آور باشد. هنگامي که دستگاه قضايي به جاي برخورد قاطع با سارقان اخلاق و عفت جامعه، - اگر چه به اشتباه - به نيروهاي خودي مي تازد و به جاي حمايت از مدافعان حيا و ناموس جامعه و دانشگاه آنان را محکوم مي کند نبايد انتظار کاهش جرم و جنايت هاي ناموسي و اخلاقي داشت.
متاسفانه استان دارالعباده يزد که مردمانش به پارسايي و دين باوري شهره اند و حجاب و عفت بانوانش مايه افتخار هر ايراني مسلمان و باغيرتي است در اثر کوته بيني برخي مسئولان و سهل انگاري هاي آنان روزهاي سختي را تجربه مي کند. روزهايي که عده اي خودباخته آزادانه و بي هيچ دغدغه اي در محيط شهر و دانشگاه گرد بي عفتي و بي حيايي مي پراکنند و در اين راه شرم آور هراسي هم به دل راه نمي دهند ؛ چرا که ديده اند به جاي متهم شاکي را محکوم مي کنند و متهم آزادانه به اعمال خود ادامه مي دهد و... . مسئولان قضايي بايد بدانند که مردم شريف استان يزد هيچ گاه سهل انگاري هاي فراوان آنان در پاسداشت فضاي مذهبي و عفيف اين ديار را از ياد نخواهند برد و آنان را- اگر چه غيرمستقيم و ناخواسته- در گسترش برخي نابساماني هاي اخلاقي در اين استان سهيم مي دانند.
مشق شب ( نوشتارهاي مرتضي رضاييان فيروزآبادي)
يزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 15,ژانویه,2025